مارتین سلیگمن، (پدر روانشناسی مثبت) میگوید: این روانشناسی، روانشناسی قرن بیست و یکم است؛ علمی که به جای توجه به ناتوانیها و ضعفهای بشری، متمرکز شده است روی تواناییهای آدمها؛ تواناییهایی از قبیل شاد زیستن، لذت بردن، قدرت حل مسأله و خوشبینی . اگرچه همانطور که مارتین سلیگمن میگوید، میشود ریشه روانشناسی مثبت را در اظهارات روانشناسهای قرن بیستم هم دید، اما اولین کسی که این مباحث را به شیوه علمی مطرح کرد «سلیگمن» بود.
پیش از او روانشناسهای انسانگرایی مثل راجرز و مازلو هم کم و بیش چنین دیدی به انسانها داشتند. راجرز، آدمها را نامشروط میپذیرفت .او میگفت هر کسی دنیای فردی و منحصر به فرد خودش را دارد که باید به آن احترام گذاشت.
به نظر او ریشه تمام مشکلات بزرگسالان از آنجا ناشی میشود که والدین در کودکی محبت خودشان را به صورت مشروط به کودک ارائه میدهند؛ یعنی کودک باید آنگونه که پدر و مادرش میگویند رفتار کند تا مورد محبت قرار بگیرد .
سه قدم به سوی تفکر مثبت
1 - از تبیینهای بدبینانه استفاده نکنید: سلیگمن و دوست مشهورترش بِک میگویند همه آدمها میتوانند یاد بگیرند از تبیینهایی استفاده کنند که موقتی و موقعیتمحور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، میتواند این جمله را بگوید که «من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم.» همچنین گاهی میشود از شوخی استفاده کرد. مثلا جوانی که در حضور دیگران زمین خورده است، میتواند بگوید «اگر از من فیلم میگرفتند بساط خندهمان جور میشد .»
2 - شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزشهای اجتماعی و اقتصادی باعث شدهاند شادی ما تعریف شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزشها، شادیهای خودشان را محدود میکنند. مثلا با خودشان میگویند «تا ماشین نخرم، شاد نمیشوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه میکنم.» اما هر کدام از این جملات، هم زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود میکنند .
اگر این جملات را زیاد تکرار کنیم، قاعده ذهن ما میشوند. بنابراین اگر به آن اهداف نرسیم بیشتر و بیشتر غمگین میشویم. اما حقیقت این است که فقط هدف نیست که شادی میآفریند؛ شادی، فرآیندِ رفتن به سوی هدف است: «من تلاش میکنم که ماشین داشته باشم پس به خاطر تلاشم از خودم خشنودم و حس خوبی دارم.» یا: «من باید یاد بگیرم که ارزشهای آدمها با هم فرق میکنند پس نمیشود توقع داشت که همه دوستم داشته باشند.
3 - گفتوگوهای درونیتان را فرآیندمدار کنید: در هر گامی که به جلو برمیدارید یکی از جملات شادیبخشتان را که بیشتر بر فرآیند تأکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی میتوانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاهمدت و شادیبخش قرار دهید. مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران سليگمن زمان درماندگي آموخته، با سليگمن زمان خوشبيني آموخته شده يك تفاوت با هم دارند به آن هم يك تغيير نگاه به پديدهاي يكسان است، migna.irدر واقع سليگمن به يك مهندس معكوس رسيده و از نگريستن به يك پيامد منفي مثل افسردگي به يك راهكار پيشگرانه به نام خوش بيني آموخته شده دست يافته است مارتين سليگمن علاقهمندي حرفهايش را روي موضوعهايي متمركز ساخته كه موجب بروز تفاوتهاي بنيادين وي نسبت به ساير نظريهپردازان گرديده است.
آدرس مرکز مشاوره: مشهد، بلوار الهيه، الهيه 40، ساختمان مركزي موسسه آموزش عالي كاويان، طبقه همكف
تلفن تماس: 35240481-84
آدرس پست الکترونیکی: moshaver@kavian.ac.ir
کلیه حقوق وب سایت متعلق به موسسه آموزش عالی کاویان است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و پیاده سازی: مرکز فناوری اطلاعات موسسه آموزش عالی کاویان